• نویسنده : معصومه صالحی
  • اهواز- پایگاه خبری رهرو نیوز

    خوزستان را سال‌هاست با صدای زنگ کاروان خرما، عطر گرم و تند شرجی، و قامت استوار نخل‌هایش می‌شناسند. سرزمینی که نخل، نه فقط یک درخت که پاره‌ای از زیست و معیشت مردمش بوده. اما این روزها، آنچه در نخلستان‌های جنوب جریان دارد، نه زندگی که پژواک مرگی آرام است؛ مرگی که از ریشه آغاز شده و بی‌وقفه به جان برگ و بار نشسته است.

    در جنوبی‌ترین شهرستان‌های خوزستان، دیگر نخل‌ها بار ندارند. نه از بسامد خرمای برنی و استعمران خبری هست، نه از آواز خوش فصل برداشت. زمین‌ها شور شده‌اند، باد خاک می‌آورد، و آب… همان نعمتی که زمانی از پنج رود بزرگ می‌جوشید، حالا حتی برای سیراب کردن نخیلات هم کفایت نمی‌کند.

    وقتی درخت می‌سوزد، فقط چوب نمی‌سوزد…

    سطح زیرکشت نخیلات خوزستان به بیش از ۴۳ هزار هکتار می‌رسد و انتظار می‌رفت در شرایط پایدار سالانه بیش از ۲۲۰ هزار تن خرما از آن برداشت شود، اما آمارهای رسمی در سال‌های اخیر نشان می‌دهد که تولید به زیر ۱۹۰ هزار تن سقوط کرده است. دلیلش ساده اما دردناک است: تشنگی مداوم نخل‌ها، شوری خاک، و بادهایی که به‌جای طراوت، خاک و نمک به باغ می‌پاشند.

    یکی از نخل‌داران قدیمی شادگان، در گفت‌وگویی تلخ می‌گوید:
    «نخل که فقط درخت نیست، نخل نان ما بود، سایه‌مون بود. حالا نگاه کن، تنه‌ها خشک شده، شاخه‌ها خم شده، دیگه امیدی به بار نیست. قبلاً با یک چشم هم نگاه می‌کردی، صدها خوشه می‌دیدی. حالا فقط تنه‌های بی‌جان مونده.»

    در شهرستان شادگان که به‌تنهایی حدود یک‌سوم نخلستان‌های استان را در خود جای داده، طی سه دهه اخیر از حدود پنج میلیون اصله نخل، کمتر از دو میلیون باقی مانده است. بسیاری از زمین‌ها بایر شده‌اند و کشاورزان دیگر حتی توان حفر یک چاه آب را هم ندارند. نخل‌ها در خاکی شور ریشه دوانده‌اند و آب رود جراحی، تنها منبع حیاتی منطقه، حالا چند ماهی است که قطع شده.

    شادگان و آبادان؛ قطب‌های فروپاشی در جنوب

    بنا به گفته مسئولان محلی، آب با شوری بالای ۱۰ هزار میکروموس به برخی نواحی آبادان و خرمشهر می‌رسد؛ عددی که چندین برابر آستانه تحمل درخت نخل است. در نتیجه، نخل‌ها نه‌تنها بار نمی‌دهند، بلکه بسیاری از آن‌ها به‌طور کامل خشکیده‌اند. شاکر هندالی، نماینده صنف کشاورزان آبادان، می‌گوید:
    «آب هست، اما آلوده و شور. هیچ‌کس نمی‌پرسد این مردم که زندگیشان به خرما گره خورده، چطور باید سر کنند؟»

    در آبادان که ۳۵ درصد از تولید خرمای استان را به خود اختصاص داده، امروز بحران به‌حدی رسیده که حتی نخل‌های باقی‌مانده نیز در معرض نابودی کامل هستند. بخشی از خرمای تولیدی این منطقه که زمانی به کشورهای حوزه خلیج فارس صادر می‌شد، حالا به‌دلیل کاهش کیفیت و آلودگی، حتی در بازار داخلی هم متقاضی ندارد.

    پشت صحنه نابودی؛ سیاست‌های انتقال آب، سدسازی و بی‌توجهی

    در سال‌های گذشته، احداث بی‌رویه سدها، قطع حق‌آبه تالاب‌ها، و انتقال مکرر منابع آبی به استان‌های مرکزی و صنعتی، عملاً اکوسیستم خوزستان را به نابودی کشانده است. امام جمعه موقت اهواز، آیت‌الله محسن حیدری، در سخنرانی‌ای رسمی این وضعیت را «تبعیض آشکار در حق خوزستان» دانسته و هشدار داده که ادامه این روند، مصداق خیانت به آینده کشاورزی کشور است.

    آمار رسمی سازمان جهاد کشاورزی نیز تأیید می‌کند که در سال زراعی ۹۶-۹۷، ۹۶ درصد از وسعت استان با خشکسالی بسیار شدید مواجه بوده است. گرچه طرح‌هایی مانند انتقال آب کارون به رودخانه جراحی با بودجه‌هایی چند ده میلیاردی مطرح شده، اما تا اجرای کامل و اثربخش آن، بخش بزرگی از نخل‌ها دیگر زنده نخواهند ماند.

    پایان یک عصر؟

    بر اساس اظهارات مسعود لطیفیان، مدیرکل میوه‌های گرمسیری وزارت جهاد کشاورزی، در صورتی که شرایط فعلی ادامه یابد، در کمتر از ده سال، خوزستان دیگر نخی نخواهد داشت. این پیش‌بینی شاید برای عده‌ای صرفاً آماری تلخ باشد، اما برای هزاران خانواده نخل‌دار، حکم پایان یک تاریخ را دارد.

    نتیجه‌گیری: نخلستان، تابلوی هشدار برای آینده

    نخل‌های خوزستان امروز تنها نیستند؛ آن‌ها نماد هشدار برای کل کشاورزی ایران‌اند. اگر منابع آبی کشور همچنان در خدمت طرح‌های صنعتی و فضای سبز در استان‌های پرآب‌تر باشد، نوبت به دیگر استان‌ها نیز خواهد رسید.

    نخل، فقط درخت نیست؛ هویت است، زیست‌بوم است، زندگی است.
    و اگر امروز خاموشی‌اش را ندیدیم، فردا فریادش در اقتصاد و فرهنگ، گوش همه‌مان را کر خواهد کرد.

      • منبع خبر : پایگاه خبری رهرونیوز