-
- منبع خبر : پایگاه خبری رهرو نیوز
http://rahronews.ir/?p=1280522
اهواز- پایگاه خبری رهرو نیوز؛ معصومه صالحی:
در روزگاری نهچندان دور، صدای بازی و شادی کودکان در حیاط خانهها یا کوچههای محله به گوش میرسید. اما حالا در بسیاری از خانهها، جای خالی صدای کودک حس میشود. با تغییر سبک زندگی، بالا رفتن هزینهها، دغدغههای شغلی، و تغییر اولویتها، تصمیمگیری برای داشتن فرزند دیگر به آسانی گذشته نیست. این گزارش، روایت چند زوج جوان از طبقه متوسط شهریست که از دل تجربههای شخصیشان، تصویری ملموس از این دگرگونی اجتماعی ارائه میدهند.
خانههایی بیصدا؛ آرامش یا خلأ؟
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری رهرو نیوز: در خانهای جمعوجور در مرکز شهر، زن و مرد جوانی زندگی میکنند که نزدیک به هشت سال از ازدواجشان میگذرد. با اینکه هر دو شغل ثابت دارند، اما هنوز تصمیمی برای بچهدار شدن نگرفتهاند. زن که کارشناس اداری یک شرکت خصوصیست، میگوید:
«تصمیم برای بچهدار شدن مثل گذشته نیست. الان بهجز مسائل مالی، دغدغههای روانی، فشارهای کاری، و نداشتن حمایت اجتماعی هم دخیلاند. احساس میکنم جامعه ما هنوز زیرساختهای کافی برای حمایت از والدین و کودکان رو نداره.»
مرد که مدرس یک مؤسسه آموزشیست، نگاه واقعگرایانهتری دارد:
«همه چیز فقط به دوست داشتن کودک ختم نمیشه. باید بتونی کیفیت خوبی از زندگی برای بچهات فراهم کنی. از تغذیه و آموزش گرفته تا آرامش روانی و امنیت اجتماعی. اینا همهش بار بزرگیه.»
«مادری» یا «هویت فردی»؛ کدام اولویت دارد؟
زوجی دیگر که هر دو از اعضای جامعه دانشگاهی هستند، تصمیم خود را مدتهاست گرفتهاند: فرزندی در کار نخواهد بود. زن، که بهتازگی مدرک دکتریاش را گرفته، میگوید:
«برای من داشتن بچه همیشه مساوی بوده با چشمپوشی از بخش زیادی از هویت شخصیام. الان دوست دارم وقت و انرژیم رو صرف کارهای علمی و اجتماعی کنم. فکر میکنم همهی ما حق داریم انتخاب کنیم که والد بشیم یا نه، بدون اینکه قضاوت بشیم.»
همسرش در تکمیل حرفهای او میگوید:
«محیط اجتماعی ما خیلی وقتها نگاه یکدستی داره؛ انگار همه باید یک مسیر از پیشتعیینشده رو برن. ولی واقعیت اینه که بچهدار شدن نیازمند آمادگی عاطفی، فکری و اجتماعیه، و نه فقط تمایل یا توصیه اطرافیان.»
وقتی کودک هست، ولی «پشتیبانی» نیست
در یکی از محلههای شلوغ شهر، زوجی جوان با یک فرزند خردسال زندگی میکنند. مادر، معلم مدرسه ابتداییست و پدر رانندهی تاکسی اینترنتی. با اینکه فرزندشان را بسیار دوست دارند، اما از فشارها و کمتوجهیهای سیستم گلایه دارند:
«وقتی از صبح تا غروب سر کار هستی و بعد باید خونه رو جمع کنی، غذا درست کنی و به بچه برسی، دیگه جونی برای خودت نمیمونه. حمایت خاصی هم از طرف سیستم آموزشی یا نهادهای رفاهی نمیبینیم. گاهی با خودم فکر میکنم اگه فرزند دوم بخوام، چطوری میتونم از پسش بربیام؟»
پدر خانواده، ضمن ابراز نگرانی از آینده فرزندش، اشاره میکند که «داشتن بچه توی این شرایط فقط با اتکا به عشق و علاقه، ممکن نیست. نیاز به امنیت شغلی، آرامش روانی و حمایت اجتماعی داریم. تا اینها نباشه، سخت میشه برای آینده تصمیم گرفت.»
ترس از آیندهای نامعلوم
در دل بسیاری از این روایتها، یک دغدغهی مشترک نهفته است: آینده. چه آیندهی اقتصادی، چه سیاسی، چه زیستمحیطی. زوجهای جوان امروز بیش از هر زمان دیگری نسبت به مسائلی چون گرانی، بحران مسکن، کمبود فرصتهای شغلی، و بیثباتیهای اجتماعی حساساند. یکی از زوجها میگوید:
«ما بچه نمیخوایم، چون نمیدونیم اصلاً قراره این کشور به چه سمتی بره. وقتی به آینده نگاه میکنی و هیچ افقی روشن نیست، انگیزهای برای بزرگ کردن یک انسان جدید هم نمیمونه.»
این نگاه، صرفاً یک موضع شخصی نیست، بلکه بازتابیست از زیست روزمرهی نسلی که میان انتظارات سنتی و واقعیات پیچیدهی امروز گرفتار شده است.
فرزندآوری، انتخابی شخصی یا مسئلهای ملی؟
با رشد آگاهی، گسترش آموزش، و پررنگ شدن ارزشهای فردگرایانه، تصمیم برای بچهدار شدن بیش از همیشه رنگ انتخاب شخصی به خود گرفته. اما در کشوری که با کاهش نرخ رشد جمعیت روبهروست، این تصمیمها ابعاد اجتماعی و حتی سیاسی پیدا میکنند.
روانشناسان اجتماعی معتقدند در کنار مشکلات اقتصادی، آنچه باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد، درک سبک جدید زندگی مردم است؛ سبکهایی که در آن مفاهیمی چون رضایت فردی، آرامش روانی، و تحقق خود، جایگاه محوری پیدا کردهاند. نادیده گرفتن این ارزشها، راه به جایی نمیبرد.
نتیجهگیری: وقتی فرزندآوری به چالش هویت بدل میشود
تجربهی نسل جوان در سالهای اخیر، تجربهای است سرشار از عدم قطعیت. شرایط اقتصادی بیثبات، تغییر نقشهای جنسیتی، نبود حمایتهای نهادی، فشار اجتماعی برای تطابق با الگوهای قدیمی، و در عین حال میل به داشتن زندگی مستقل و معنادار، همگی در کنار هم تصمیم برای فرزندآوری را به یکی از چالشبرانگیزترین انتخابهای زندگی تبدیل کردهاند.
از یکسو، سیاستگذاران نگران کاهش جمعیتاند و از سوی دیگر، زوجها نگران کیفیت زندگی خود و فرزندان آیندهشان. این فاصله، اگر پر نشود، تنها با تبلیغ و توصیه پر نمیشود. لازم است به جای تشویقهای سطحی، به مطالبات واقعی خانوادهها گوش سپرده شود: امنیت شغلی، دسترسی به خدمات اجتماعی، آموزش با کیفیت، و مهمتر از همه، احترام به انتخاب افراد.
در نهایت، کودکآوری باید نه بار اجبار، بلکه ثمرهی امید باشد؛ امیدی که تنها در سایهی عدالت، رفاه و آرامش میروید.
Saturday, 5 July , 2025