- نویسنده : زهره کریمی
-
http://rahronews.ir/?p=1283298
اهواز- پایگاه خبری رهرو نیوز:
در اقتصاد، اعداد همیشه بیاحساساند؛ اما گاهی همین اعداد روایتگر عمق رنج و فشار اجتماعیاند. یکی از این اعداد، شاخص فلاکت است؛ شاخصی که اگرچه در ظاهر ساده به نظر میرسد، اما در دل خود فریاد معیشت مردم را بازتاب میدهد.
شاخص فلاکت چیست و چه میگوید؟
شاخص فلاکت در سادهترین تعریف، حاصل جمع نرخ بیکاری و نرخ تورم است. هرچه این عدد بالاتر رود، یعنی مردم کشور با فشار بیشتری از دو سو دستوپنجه نرم میکنند: از یک سو، تورم، قدرت خرید را میبلعد؛ و از سوی دیگر، بیکاری، کرامت انسانی و امید به آینده را.
این شاخص نخستینبار توسط آرتور اوکان، اقتصاددان آمریکایی، در دههی ۱۹۷۰ معرفی شد تا بتوان با نگاهی عددی، ترکیب تورم و بیکاری را در یک تصویر خلاصه دید. بعدها با اصلاحاتی، نرخ بهره و رشد سرانهی تولید ناخالص داخلی نیز به آن افزوده شد. امروزه، شاخص فلاکت نهفقط در اقتصاد، بلکه در علوم سیاسی و اجتماعی برای سنجش میزان نارضایتی عمومی، بیثباتی روانی و فشار زندگی روزمره به کار میرود.
خوزستان؛ از ثروت زیرزمین تا فقر روی زمین
بر اساس تازهترین گزارش مرکز آمار ایران، شاخص فلاکت در استان خوزستان در بهار ۱۴۰۴ به ۴۶.۶ واحد رسیده است — یعنی بالاترین میزان در کشور. این عدد از ترکیب تورم نقطهبهنقطهی ۳۵.۶ درصدی و نرخ بیکاری ۱۱ درصدی به دست آمده است.
اما عددها تنها بخشی از داستاناند؛ واقعیت میدانی خوزستان، روایتی بهمراتب تلختر از یک فرمول آماری است.
در این استان، مردمی زندگی میکنند که بر دریایی از نفت و گاز ایستادهاند، اما سهمشان از ثروت ملی کمتر از حد انتظار است. تضاد میان «وفور منابع» و «کمبود رفاه» در خوزستان، یکی از بزرگترین پارادوکسهای اقتصادی ایران است.
دلایل ریشهای فلاکت اقتصادی در خوزستان
به اعتقاد نگارنده و بررسی های اجمالی فلاکت اقتصادی در خوزستان ریشه های متعددی دارد که می توان از آنها به شرح ذیل نام برد:
۱. تورم ساختاری و رکود مزمن:
در خوزستان، قیمت کالاهای اساسی و خدمات عمومی از میانگین کشور بالاتر است؛ بهویژه در شهرهای پیرامونی که حملونقل، انرژی و خدمات درمانی پرهزینهترند. این موضوع باعث میشود حتی خانوارهای شاغل نیز درگیر فقر پنهان باشند.
بیکاری مزمن و خروج سرمایه انسانی:
بازار کار خوزستان طی سالهای اخیر از نبود فرصتهای پایدار رنج میبرد. بخشهای سنتی چون کشاورزی، شیلات و صنعت نیشکر، به دلیل فرسودگی زیرساخت و سیاستهای ناکارآمد، توان جذب نیروی کار جدید را از دست دادهاند. همین مسئله، موجی از مهاجرت اقتصادی و اقلیمی به سایر استانها بهوجود آورده است.
چالشهای محیطزیستی :
ریزگردها، بحران آب، فرونشست زمین و گرمای طاقتفرسا، نهفقط زندگی روزمره، بلکه بنیان توسعهی پایدار را از بین بردهاند. این شرایط، هزینهی زندگی را افزایش و بهرهوری نیروی کار را کاهش داده است.
اقتصاد رانتی و تمرکزگرایی بودجهای:
درآمد نفت و گاز خوزستان عمدتاً به بودجهی ملی تزریق میشود و سهم واقعی استان از این منابع ناچیز است. این تمرکزگرایی باعث شده توسعهی محلی به حاشیه رانده شود و پروژههای عمرانی، ناتمام یا بدون اثرگذاری عینی باقی بمانند.
ضعف حکمرانی محلی و نابرابری قومی-منطقهای:
مدیریتهای کوتاهمدت، سیاسیکاری در انتصابات و نبود توزیع عادلانهی فرصتها در میان اقوام مختلف، موجب شکاف اجتماعی و بیاعتمادی شده است؛ شکافی که در نهایت خود را در شاخص فلاکت نشان میدهد.
راهکارهایی برای خروج از چرخهی فلاکت
اگر خوزستان بخواهد از این دور باطل بیرون بیاید، نیازمند رویکردی توسعهمحور و غیررانتی است: می توان گفت اختصاص درصدی مشخص از درآمدهای نفت، گاز و پتروشیمی به صندوق توسعهی منطقهای خوزستان برای پروژههای اشتغالزا و زیرساختی؛
ایجاد منطقه ویژهی اقتصادی بومیمحور با تمرکز بر تعاونیهای محلی و کسبوکارهای کوچک؛تقویت زنجیرهی ارزش در بخشهای کشاورزی، دامداری، نیشکر و صنایع تبدیلی خرما و شیلات؛توسعهی مراکز آموزش فنی و مهارتی در شهرهای کمبرخوردار مانند لالی، هویزه، رامشیر و شادگان؛بازگشت نخبگان خوزستانی از طریق مشوقهای مالیاتی و تسهیلاتی و … مواردی هستند که می توان با توجه به آنها در توسعه استان و رشد اقتصادی آن گام برداشت.
در نهایت باید گفت شاخص فلاکت صرفاً عددی اقتصادی نیست؛ دماسنج امید اجتماعی است.وقتی شاخص فلاکت خوزستان بالا میرود، یعنی جامعهای با تمام ظرفیتهای طبیعی و انسانیاش، در حال فرسایش است.
نجات خوزستان، تنها با پول یا پروژه ممکن نیست؛ نیازمند ارادهای ملی برای بازآفرینی عدالت اقتصادی و احیای کرامت اجتماعی است.
Tuesday, 14 October , 2025