- نویسنده : زهره کریمی
-
http://rahronews.ir/?p=1283540
اهواز- پایگاه خبری رهرو نیوز:
در سالیان اخیر، شرایط اقتصاد داخلی چنان تغییر کرده است که دیگر نمیتوان با همان چارچوبهای گذشته معیشت خانوارها را تحلیل کرد. فشارهای تحریمی، کاهش درآمدهای ارزی، رشد نقدینگی و انتظارات تورمی همه دست بهدست دادهاند تا ساختار اقتصادی کشور، به شکلی ناپایدار دچار تنش شود. مردمِ ایران — هر چند درآمدشان بر پایه ریال است — مجبورند در بزنگاههای متعدد زندگی خود را بر اساس ارزی متفاوت، یعنی دلار، تنظیم کنند. این تفاوت بین درآمدی که به ریال دریافت میشود و هزینههایی که با دلار یا نرخ دلار «ذهنی» محاسبه میشوند، یکی از شاخصهای بحران معیشت امروز است.
در اقتصاد ایران سالهاست تناقضی تلخ جریان دارد؛ مردم ریال درمیآورند اما دلاری خرج میکنند. این جمله، شاید در نگاه اول یک شعار احساسی به نظر برسد، اما در واقع توصیف دقیقی از ساختار معیوب معیشت در کشوری است که بخش بزرگی از کالاها، خدمات و حتی ارزش داراییهایش با دلار سنجیده میشود، در حالی که حقوق و درآمد شهروندان به ریال تعیین میگردد.
دلار؛ شاخصی که زندگی مردم را تعیین میکند
هرچند مسئولان اقتصادی همواره تلاش دارند رابطه مستقیم میان نرخ دلار و سطح عمومی قیمتها را انکار کنند، اما واقعیت بازار چیز دیگری است. تجربه روزمره مردم نشان میدهد افزایش کوچک نرخ ارز، بهسرعت خود را در قیمت کالاهای مصرفی، اجارهخانه، لوازم خانگی، خودرو و حتی مواد غذایی نشان میدهد.
در حالی که اگر نرخ دلار برای چند هفته کاهش یابد، قیمتها هرگز به عقب برنمیگردند. این پدیده را اقتصاددانان «چسبندگی قیمتی» مینامند؛ یعنی قیمتها بهراحتی بالا میروند اما پایین نمیآیند.
به بیان ساده، اقتصاد ایران دلاری شده، حتی اگر مردم دلار در دست نداشته باشند. از موبایل و لپتاپ گرفته تا روغنموتور، دارو، مصالح ساختمانی و حتی پوشاک، زنجیره تأمین بسیاری از کالاها یا وابسته به واردات است یا قیمتگذاری آن بر پایه نرخ ارز انجام میشود.
حقوقهایی که از نفس افتادهاند
در مقابل، رشد حقوق و دستمزد کارگران و کارمندان با این واقعیت تلخ هماهنگ نیست. هر سال شورای عالی کار چند درصدی به حقوق پایه اضافه میکند، اما تورم واقعی و جهش ارزی عملاً این افزایش را بیاثر میکند.
برای نمونه، گزارشها حاکی است که برای بازنشستگان، در سال ۱۴۰۴ تنها حدود ۲۰ درصد افزایش حقوق صورت گرفته است، در حالی که نرخ تورم واقعی – با توجه به جهش نرخ ارز و سایر فشارها – بسیار بالاتر است.
وقتی دلار طی چند ماه از مثلا ۶۰هزار تومان به ۹۰هزار یا ۱۰۰هزار تومان میرسد، یعنی تقریباً ۲۰ تا ۶۰ درصد از قدرت خرید ریال مردم در سکوت از بین رفته است. در چنین شرایطی، حتی افزایش ۳۰ درصدی حقوق، در عمل نه تنها جبرانکننده نیست بلکه عقبماندگی معیشتی را تثبیت میکند.
برخی کارشناسان اقتصادی میگویند «افزایش نرخ دلار لزوماً باعث گرانی همه چیز نمیشود» و استدلال میکنند که بسیاری از کالاها در داخل تولید میشوند.
اما آنچه در میدان واقعی اقتصاد دیده میشود، خلاف این استدلال است. تولید داخلی نیز به مواد اولیه، قطعات، ماشینآلات و حتی خدمات خارجی وابسته است؛ از این رو هر شوک ارزی بهشکل دومینووار به تولیدکننده و سپس مصرفکننده منتقل میشود.
افزون بر آن، انتظارات روانی جامعه نیز در این چرخه نقش دارد؛ وقتی دلار بالا میرود، مردم و فروشندگان پیشبینی گرانی میکنند و این پیشبینی خودش تبدیل به واقعیت میشود.
حتی اگر مردم مستقیماً با ارز سروکار نداشته باشند، ذهن آنها با دلار تنظیم شده است.
جوانی که میخواهد خانه بخرد، ماشین تهیه کند یا حتی گوشی جدید بخرد، همه را با «نرخ روز دلار» میسنجد. به همین دلیل است که در ایران دلار نهفقط یک واحد پول، بلکه معیار اعتماد به آینده اقتصادی شده است. وقتی نرخ آن بالا میرود، احساس امنیت اقتصادی فرو میریزد و جامعه به سمت رفتارهای احتیاطی – از خرید زودهنگام تا احتکار خانگی – میرود.
اقتصاد ریالی با ستونهای دلاری
مشکل ریشهایتر از نوسانات بازار است. اقتصاد ایران سالهاست که به جای تولید پایدار و صادرات غیرنفتی، به دلار نفت وابسته مانده است. در چنین ساختاری، درآمد دولت دلاری است اما هزینههای مردم ریالی. وقتی عرضه ارز به دلایل سیاسی یا تحریمی کاهش مییابد، ارزش ریال سقوط میکند و موج گرانی از بالا تا پایین جامعه را دربرمیگیرد.
نتیجه، شکاف طبقاتی عمیقی است که در کوچه و خیابان بهوضوح دیده میشود: طبقهای که داراییهایش را به دلار سنجیده و محافظت کرده، و اکثریتی که با حقوق ریالی در حال فرسایشاند.
نتیجه: معیشت گروگان ارزی
در نهایت، نمیتوان انکار کرد که گرانی در ایران رابطهای مستقیم و عینی با دلار دارد؛ حتی اگر در مدلهای اقتصادی برخی کارشناسان چنین پیوندی پذیرفته نشود.
در عمل، مردم هر روز با این واقعیت زندگی میکنند که نرخ ارز نهتنها بر قیمت کالاهای وارداتی، بلکه بر تمام زنجیره هزینههای زندگیشان سایه انداخته است.
تا زمانی که سیاستهای اقتصادی کشور نتوانند وابستگی به دلار را کاهش دهند و رشد حقوقها متناسب با تورم واقعی تنظیم نشود، زندگی مردم ایران همچنان با دلار بالا و پایین خواهد شد – حتی اگر درآمدشان هنوز ریالی باشد.

Saturday, 25 October , 2025