- نویسنده : زهره کریمی
-
http://rahronews.ir/?p=1284691
شب یلدا، بلندترین شب سال، در حافظه جمعی ایرانیان همواره با تصویر سفرههای رنگین، خندههای خانوادگی، فال حافظ و گرمای حضور بزرگترها گره خورده است. شبی که فلسفهاش غلبه روشنایی بر تاریکی و امید به فرداست. اما امسال، یلدا برای بسیاری از خانوادهها نه یادآور شیرینی، که نشانهای از تلخی معیشت و فشار اقتصادی است؛ شبی که قرار بود کوتاهکننده رنج باشد، خود به آیینهای از رنجهای روزمره تبدیل شده است.
بازارهای شب چله، که هر سال باید مملو از شور خرید و بوی انار و هندوانه باشند، این روزها حال و هوای دیگری دارند. ویترینها پر است، اما دستها خالی. فروشندگان از مشتریانی میگویند که بیشتر تماشاچیاند تا خریدار؛ نگاه میکنند، قیمتها را میپرسند، سری تکان میدهند و بیصدا عبور میکنند. آجیل که زمانی با مقدار کم هم نماد پذیرایی بود، حالا برای بخش بزرگی از جامعه به کالایی لوکس تبدیل شده است. میوههای یلدایی نیز، اگرچه در بازار موجودند، اما قیمتهایشان فاصلهای عمیق با قدرت خرید مردم پیدا کرده است.
این گرانی تنها یک عدد و رقم در بازار نیست؛ اثرش را مستقیم بر سفرهها و روابط خانوادگی گذاشته است. سفرههای یلدا کوچکتر شدهاند و در بسیاری از خانهها، به حداقلها رسیدهاند؛ چند قاچ هندوانه، یک یا دو انار و شاید کاسهای کوچک تخمه. برای برخی حتی همین حداقلها هم دستنیافتنی است. در چنین شرایطی، یلدا از یک آیین شاد جمعی، به دغدغهای پراضطراب بدل شده است؛ والدینی که نگراناند نتوانند خاطرهای خوش برای فرزندانشان بسازند و بزرگترهایی که منتظر تماس تلفنیاند، نه دعوت به دورهمی.
یکی از نشانههای بارز این تغییر، کمرنگ شدن سنت میزبانی از بزرگترهاست. در فرهنگی که احترام به سالمندان و جمع شدن در خانه بزرگتر خانواده جایگاه ویژهای دارد، ناتوانی مالی بسیاری از خانوادهها باعث شده این رسم دیرینه به حاشیه برود. برخی ترجیح میدهند اصلاً مهمانی نگیرند تا زیر بار هزینهها و شرمندگی نروند. این تصمیمها اگرچه ناگزیر است، اما در بلندمدت میتواند به تضعیف پیوندهای خانوادگی و فاصله گرفتن نسلها از یکدیگر منجر شود.
گرانیهای مناسبتی، تنها فشار اقتصادی ایجاد نمیکنند؛ بار روانی سنگینی هم به همراه دارند. شب یلدا که باید زمانی برای تعلیق رنجهای روزمره باشد، برای بسیاری به ادامه همان رنج تبدیل شده است. مقایسههای ناخواسته، بهویژه در شبکههای اجتماعی، این فشار را دوچندان میکند. تصاویر سفرههای پرزرقوبرق و جشنهای پرهزینه، در کنار واقعیت زندگی خانوادههایی که برای تامین نیازهای اولیه در مضیقهاند، احساس نابرابری و طردشدگی را تشدید میکند.
واقعیت این است که تا زمانی که فشار اقتصادی و ناامنی معیشتی کاهش نیابد، آیینهایی مانند یلدا نمیتوانند کارکرد ترمیمکننده و شادیبخش خود را بهطور کامل ایفا کنند.
اگرچه بازگشت به سادگی و فاصله گرفتن از مصرفنمایشی میتواند راهی برای زنده نگه داشتن معنای این سنت باشد چرا که به اعتقاد بسیاری یلدا قرار نیست مسابقه سفرهها باشد؛ قرار است فرصتی باشد برای یادآوری اینکه حتی در تاریکترین شبها، روشنایی از دل همدلی و کنار هم بودن زاده میشود؛ اما مسئله فقط حذف آجیل و کوچک شدن سفره نیست. آنچه یلدا را برای بسیاری بیفروغ کرده، فشار دائمیِ ذهنی و روانیِ ناشی از گرانی و ناامنی معیشتی است. وقتی خانوادهای از هفتهها قبل نگران هزینههای ابتدایی زندگی است، وقتی دخل و خرج با هم نمیخواند و حسابوکتابها زودتر از نیمه ماه به بنبست میرسد، دیگر یلدا هم نمیتواند همان کارکرد قدیمیاش را داشته باشد. حتی اگر بتوان این شب را با هزینهای اندک برگزار کرد، اضطرابِ «نتوانستن» و «در شأن نبودنِ پذیرایی» آنقدر سنگین است که شوق دورهمی را میبلعد.
برای بسیاری از خانوادهها، شب یلدا نه فرصتی برای شادی، بلکه منبعی از نگرانی شده است؛ نگرانی از اینکه نتوانند بزرگترها را آنطور که رسم است مهمان کنند، نتوانند لبخند رضایت را بر لب کودکان بنشانند یا دستکم تصویری شبیه آنچه سالها در ذهنشان از یلدا ساخته شده بود، بازتولید کنند. همین فاصله میان «آنچه باید باشد» و «آنچه میتوان بود»، باعث شده بسیاری از خانوادهها آگاهانه یا ناخواسته، از برگزاری دورهمیها فاصله بگیرند و ترجیح دهند یلدا را بیسر و صدا، مثل یک شب معمولی دیگر، پشت سر بگذارند.
یلدای امسال برای بسیاری نه بلندترین شب سال، بلکه شبِ دلنگرانیهای انباشته است؛ شبی که در آن، نبودِ دلودماغ برای جشن گرفتن، خود نشانهای از عمق فشاری است که زندگی روزمره بر مردم تحمیل کرده است. وقتی دغدغه نان و معیشت بر همهچیز سایه میاندازد، حتی سنتهایی که روزگاری پناهگاه روانی جامعه بودند، آرامآرام به حاشیه میروند و بیفروغ میشوند.

Sunday, 21 December , 2025