• در دنیای امروز، رقابت‌های اقتصادی، منابع انسانی و طبیعی را به عرصه‌ای برای نوآوری، سرمایه‌گذاری و رشد تبدیل کرده‌اند. اما برخی از استان‌های کشور، با وجود برخورداری از منابع بی‌بدیل، همچنان درگیر بحران‌های عمیق اقتصادی و مدیریتی هستند. استان خوزستان، با منابع عظیم نفت، گاز، پتروشیمی، کشاورزی و صنایع سنگین، نمونه‌ای برجسته از این تناقض است. استان به ظاهر غنی، اما در باطن، گرفتار فلاکت اقتصادی و بی‌ثباتی در همه شاخص‌های توسعه‌ای است. این وضعیت نه تنها سوالات زیادی را برای تحلیلگران ایجاد کرده، بلکه باعث نارضایتی عمومی و کاهش چشم‌اندازهای آینده در میان مردم و فعالان اقتصادی شده است.
    خوزستان: ثروت در دستِ بحران
    خوزستان، به‌عنوان مهم‌ترین منبع نفت و گاز ایران، با صنعتی شدن سریع در دهه‌های گذشته، تبدیل به یکی از ارکان اصلی اقتصاد کشور شده است. این استان با ظرفیت‌های گسترده در بخش‌های پتروشیمی، فولاد، پالایشگاه‌ها و کشاورزی، از نظر تئوری باید به قلب تپنده اقتصاد ایران تبدیل می‌شد. با این حال، مطابق با شاخص فلاکت که در بهار امسال به ۴۶٫۶ واحد رسید، خوزستان از نظر بیکاری و تورم، یکی از بحرانی‌ترین استان‌های ایران است. این وضعیت، چرایی عقب‌ماندگی این استان را به سوالی پیچیده بدل کرده است.
     ضعف‌های مدیریتی: ریشه بحران‌ها
    یکی از دلایل اصلی این وضعیت، ضعف در ساختار مدیریتی است. در واقع، خوزستان به جای آنکه بهره‌برداری هوشمندانه و کارآمد از منابع خود داشته باشد، بیشتر شاهد سوءمدیریت‌ها و تصمیم‌گیری‌های غیرکارشناسی است. بسیاری از کارشناسان معتقدند که باوجود ذخایر عظیم نفت و گاز، استان در پیوند با نخبگان و مدیران توانمند از دیگر استان‌ها یا حتی سطح ملی نتواسته است از ظرفیت‌های خود به‌درستی استفاده کند. یکی از کارشناس‌های برجسته، مرتضی افقه، در این باره می‌گوید: «ثروت طبیعی به‌تنهایی رفاه نمی‌آورد، آنچه مهم است، وجود مدیران با تفکر توسعه‌ای است که متأسفانه در خوزستان چنین ظرفیت‌هایی شکل نگرفته‌اند.»
    این تفکر توسعه‌ای باید در تمامی ارکان اجرایی و اقتصادی استان نفوذ کند. از مدیران استانی گرفته تا مدیران کلان و حتی شرکت‌های بزرگ نفتی و پتروشیمی که به‌طور جزیره‌ای فعالیت می‌کنند، همه باید در راستای منافع مشترک، جامعه را در فرآیند توسعه دخیل کنند.
     ساختار اقتصادی جزیره‌ای: شرکت‌های بزرگ و مسئولیت‌های اجتماعی
    یکی دیگر از موانع مهم در مسیر رشد اقتصادی خوزستان، عملکرد جزیره‌ای شرکت‌های بزرگ نفتی و صنعتی است که عمدتاً در تعامل با جامعه و استان به‌طور محدود و سلیقه‌ای عمل می‌کنند. شرکت‌هایی که در عین بهره‌برداری از منابع طبیعی خوزستان، تأثیرات منفی ناشی از فعالیت‌هایشان را بر محیط‌زیست و زیرساخت‌ها می‌گذارند، اما ارتباطات چندانی با جامعه پیرامونی خود ندارند.
    این بی‌توجهی به مسئولیت‌های اجتماعی باعث شده است که آثار منفی این صنایع، مانند آلودگی محیط‌زیست، فشار به زیرساخت‌ها و نابرابری‌های اجتماعی، بیش از منافع اقتصادی آن‌ها در استان محسوس باشد. این مشکل در کنار تمرکز بر بهره‌برداری‌های اقتصادی بدون توجه به تأثیرات اجتماعی، در نهایت باعث شکل‌گیری یک فضای منفی اقتصادی در استان شده است.
     ضعف در جذب سرمایه‌گذاری: ریسک بالا و فقدان ثبات
    سرمایه‌گذاری یکی از ارکان اساسی توسعه اقتصادی است. اما خوزستان، علی‌رغم برخورداری از منابع طبیعی و صنعتی غنی، هنوز نتواسته است به‌طور کامل سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی را جذب کند. یکی از دلایل اصلی این مسئله، وضعیت نامناسب امنیت اقتصادی در استان است. خوزستان در میان استان‌های ایران از نظر امنیت سرمایه‌گذاری در جایگاه پایین‌تری قرار دارد و این مسئله به‌ویژه به دلیل ضعف در سیستم‌های مدیریتی، نوسانات سیاسی و اجتماعی و ریسک‌های بالا برای سرمایه‌گذاران به‌وجود آمده است.
    افقه به این نکته اشاره می‌کند که سرمایه‌گذاری در خوزستان با ریسک‌های بیشتری همراه است. «مدیران توانمند با تجربه ملی باید در رأس مدیریت استان قرار گیرند و نظارت مؤثری بر عملکرد شرکت‌های بزرگ داشته باشند تا سهم استان از منافع اقتصادی آن‌ها تضمین شود.»
     چشم‌انداز آینده: نیاز به اصلاحات بنیادین
    برای تغییر این وضعیت، اصلاحات بنیادین در همه سطوح مدیریتی و اجتماعی ضروری است. در گام اول، اصلاح نگرش‌ها در سطح نخبگان، دانشگاهیان، رسانه‌ها و حتی مسئولان محلی در خصوص توسعه پایدار و بهره‌برداری از منابع باید در اولویت قرار گیرد. سرمایه‌گذاران، چه داخلی و چه خارجی، باید اطمینان داشته باشند که در خوزستان با فضایی شفاف، پایدار و حمایت‌گر از آن‌ها مواجه خواهند بود. این تغییرات تنها از طریق اصلاحات مدیریتی و شایسته‌سالاری در سطوح مختلف ممکن خواهد بود.
    نتیجه‌گیری:
    خوزستان، به‌رغم برخورداری از منابع بی‌بدیل، همچنان درگیر مشکلات مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی است که باعث شده این استان از دایره توسعه خارج بماند. برای عبور از این بحران، لازم است تا نگاه‌ها به خوزستان تغییر کند و مسئولین با اصلاحات جدی، توسعه پایدار و عدالت اجتماعی را در اولویت قرار دهند. استان خوزستان به‌طور قطع پتانسیل این را دارد که از یک قطب خاموش به یکی از موتورهای اصلی رشد و توسعه ایران تبدیل شود، اما این امر نیازمند تغییرات اساسی در تفکر و عمل در سطح مدیران و نخبگان است.در مجموع در ۳ سال گذشته، خسارت‌های عظیمی به شرکت‌های بزرگ، موفق و سودآور به دلیل محدودیت‌های انرژی وارد شده است. تنها در یک مورد، بزرگ‌ترین تامین‌کننده بازار شمش فولادی کشور و بزرگ‌ترین صادرکننده فولاد ایران، از این محل خسارت بیش از ۴۳ همتی دیده است. چالش انرژی، بزرگ‌ترین تهدید شرکت‌های فولادی در حال حاضر است و این تهدید در سالیان اخیر، فرصت‌های بسیار بزرگ جهش تولید، رشد اقتصادی و مهار تورمِ قیمت کالاها و نرخ ارز را از اقتصاد کشور سلب کرده است. انتظار این است که در راستای اعتلای اقتصادی ایران عزیز و دستیابی به رفاه عمومی و توسعه پایدار، مانع بزرگ محدودیت‌های برق از سر راه شرکت‌های بزرگ و مادر برداشته شود.