-
https://rahronews.ir/?p=3390
رهرو نیوز : در آستانه سفر روحانی به هفتاد و سومین نشست سازمان ملل شایعاتی مبنی بر اختلاف نظر بین وزیر امور خارجه و رئیس جمهور مطرح شد که در نهایت وزارت خارجه با تکذیب این موضوع به آن پایان داد،پیش ترهم برخی از مسئولین تلویحا از عزم رئیس جمهور برای مذاکره با ترامپ گفته بودند! حالا و در برهه ای دیگر روزنامه کیهان در پیشنهادی عجیب از رئیس جمهور خواسته بدون آنکه به سازمان ملل برود، در تهران پاسخ کوبندهای به رئیس جمهور آمریکا بدهد. مشاور رئیس جمهور هم در پاسخ به این روزنامه در توئیتی نوشت: کیهان قدیمی ترین و ارشدترین سخنگوی جریان کوچک ولی قدرتمند «نه به دیپلماسی» در ایران معاصر است.اگر تبحر روحانی در عرصه مذاکره و روندهای دیپلماسی را در نظر داشته باشیم به این نتیجه می رسیم که صرف نظر از ترامپ، رئیس جمهور و تیم همراه وی می توانند بیشترین بهره را با کمترین هزینه از این نشست ببرند .دیدارهای دوجانبه با مقامات کشورها و خصوصا اروپایی ها .به قولی یک سفر و چند دیدار جداگانه.امری که در ادوار گذشته نیز اتفاق افتاده.این برو نرو ها آرمان شرق را برآن داشت تا در گفت و گویی با دکتر فریدون مجلسی کارشناس روابط بین الملل به ابعاد سفر روحانی به نیوروک و شرکت در نشست سالانه سازمان ملل بپردازد.
شایعاتی مبنی بر اختلاف وزیر خارجه و رئیس جمهور برای عدم سفربه آمریکا و شرکت در نشست سازمان ملل وجود داشت که تکذیب شد.حالا کیهان هم پیشنهاد نرفتن داده .به نظر شما آیا نرفتن آقای روحانی به سازمان ملل خدشه ای به ترامپ و آمریکا وارد می کند و اساسا با توجه به اینکه روحانی خود دیپلمات برجسته ای است ،حضور ایشان در سازمان ملل چه تاثیراتی می تواند در عرصه دیپلماسی داشته باشد ؟
در اینجا دو موضوع مطرح است ،یکی شکایت آمریکا و اسراییل بر علیه ایران در شورای امنیت است که ریاست نوبتی آن هم با آمریکاست و ترامپ هم گفته من خودم شخصا می روم و در مقام ریاست این دعوا را مطرح می کنم .بنابراین این امتیاز به ایران داده شده که بتواند مثل سایر اعضا در جلسه رسیدگی به شکایت شرکت داشته باشد .خوب حالا ایران می خواهد غایب باشد و آنها تنهایی به قاضی بروند و هیچ دفاعی صورت نگیرد ،بحثی نشود و حتی وقتی می خواهند رای دهند، مثل آرایی که در زمان احمدی نژاد داده شده، هیچ شکایتی نسبت به آن مسائل مطرح نشود .یکی دیگر مسئله حضور روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل است که پنج بار هم قبلا رفته و اینبار از همیشه حساس تر و مهم تر است .این را هم می بینیم که در محدودیت هایی که قائل شده اند یکی هم مشکلات جنگ روانی و مطبوعاتی و اینهاست که ایران را در یک تحریم رسانه ای هم قرار داده اند.در آنجا بهترین فرصتی است که ایشان می تواند هم در سازمان ملل حرف بزند و هم در کنفرانس های مطبوعاتی شرکت کند و سوال و جواب هایی هم که می شود چه بسا انتقاد هایی هم می شود .اگر این انتقاد ها وارد است ما خودمان را اصلاح کنیم و اگر وارد نیست پاسخ دهیم.این دید متمدنانه و معقول و عقلانی است اما اینکه ایشان شخصا در شورای امنیت هم شرکت بکند یا نه ،اولا آقای ظریف که حتما باید شرکت کند برای اینکه یک دیپلماتی است که دارای تسلط کامل بر زبان انگلیسی است و می تواند در محل و در جا مدافعات خودش را عنوان کند . در آنجا هم بستگی دارد که حالا چگونه تصمیم بگیرند .اگر آقای روحانی ترجیح دهد که به عنوان رئیس هیات شرکت کند و در شورای امنیت ایشان نطق خود را به زبان فارسی تنظیم و بیان کند که این نطق ممکن است؛ حتی قبلا توزیع هم شده باشد، بین شنوندگان اما این در شورای امنیت چنین مواجهه ای چندان جوابگو نیست .در آنجا یک ادعاهایی مطرح می شود و برخی از این ادعاها احتیاج به پاسخ فوری دارد و اگر اینطور تشخیص داده شود که حضور ایشان می تواند مهم و موثر باشد که خواهند رفت اگر چنانچه نخواستند ممکن است جلسه را ترک کنند به هردلیلی که خود او هم تاکید خواهد داشت و یااینکه در جلسه نباشند و بعد وارد شوند .ولی من فکر می کنم که آقای ظریف نقش سخنگویی و دفاع را بهتر از او می تواند در شورای امنیت ایفا کند.
ما منتقدان تندی در داخل و دشمنان جدی و پرو پا قرصی در بیرون در بحران کنونی داریم و در اصل باید از همه ابزار ها برای گذار از این مرحله استفاده کنیم .به نظر شما دیپلماسی عمومی و مولفه های آن چه کمکی می تواند به کشور در این بحبوحه داشته و یاریگر دیپلماسی سیاسی باشد؟
دیپلماسی عمومی اصولا دیپلماسی سیاسی نیست و دیپلماسی های غیر سیاسی را در بر دارد .کمکی که می تواند کند این است که اگر مایل به درگیری و جنگ و فشار نیستند ،آمریکایی ها بدشان نمی آید یک ضربه ای بزنند ،آنها به هیچ وجه وارد ایران نخواهند شد و جنگ تن به تنی که بعضی ها آرزوی آن را دارند و فکر می کنند که می توانند هزار تا آمریکایی را در دام بیاندازند، در ایران اتفاق نخواهد افتاد اما ممکن است این هوس ها و تمایلات جنگ طلبانه منجر به آسیب های جبران ناپذیری شود.یعنی دیدیم این خط و نشان هایی که امروز ترامپ کشید و گفت مسئولیت آن خمپاره هایی که به منطقه سبز بغداد شلیک شده و نزدیک سفارت آمریکا خورده را با ایران می داند و اینها ابزارهایی است که از طرف ایران در اختیار گروه های طرفدارخود قرار گرفته ،می دانیم عراق هم کشوری در اشغال آمریکاست و آنها هم حضور دارند و هم یک نوع آزادی عمل نظامی برای خود قائل هستند و هم منتظر بهانه هایی هستند که یک ضرب شصتی نشان دهند تا ببینند نتیجه اش چه خواهد شد.همان ضرب شصت ممکن است برای ما جبران ناپذیر باشد .مایی که کشور را دوست داریم ،سرمایه هایش را دوست داریم و برای احساسات خودمان مایل نیستیم به این مملکت و ملت و ثروت آن آسیبی برسد.
با توجه به اینکه آمریکا بد عهدی کرد و از برجام خارج شد…
به نظر شما بد عهدی آمریکا چه بوده که من بتوانم جواب را روشن تر بدهم.
در خصوص خروج از بر جام را عرض می کنم.
خروج از برجام آیا قبل از این بود، آمریکا که تحریم های دو جانبه خود را ادامه داده بود اما آیا این قبل از این بود که ایران آمریکا را تهدید کند یا بعد از این بود که ایران آمریکا را تحریم کند.مثل اینکه فراموش کرده اید ایران معامله با آمریکا را ممنوع کرد و خودرو های وارداتی اش را از گمرک پس فرستاد.آنها که آمدند و قرارداد هواپیما ها و اینها را امضا کردند،باید با احتیاط رفتار کرد،باید منصفانه این وسط دید که ما دشمن آمریکا هستیم و آمریکا با ما دشمنی می کند،باید انتظار محبت و نوازش نداشته باشیم،انها هر کاری از دست شان بر بیاید علیه ما می کنند.مسئله دیگر ما الان در دادگاه لاهه مطرح است، و رای آن هم برای ما خیلی مهم است.باید ببینیم دادگاه لاهه نظرش راجع به شکایت ایران چه خواهد بود.
آیا به صرف همان خروج آمریکا از برجام و اینکه هنوز اروپا هم بطور شفاف همکاری با ایران را اعلام نکرده آیا می توانیم بگوییم که باب دیپلماسی بسته شده .از طرفی منتقدان اف ای تی اف می گویند که در صورت تصویب آن همان اتفاقی که در برجام افتاد برای ما خواهد افتاد.آیا این گفته عقلانی است ویا نه باید از همه ظرفیت ها باید استفاده کنیم؟
والا به عقل من نمی رسد، من دارای یک نوع تربیت دیپلماتیک متفاوت هستم که همه چیز را با منافع ملی کشور می سنجم.آنها شاید برایشان یک ارزش های دیگری مطرح است.اف ای تی اف با پولشویی مخالفت می کند،با اینکه پول های قمار خانه ها وترافیک های انسانی و فحشا و اینها در معاملات نباشد.یک تعهداتی در این حدود می خواهد و به سازمان های تروریستی که تصمیمش هم البته مربوط به یک کشور خاص نیست،به آنها هم از طریق سیستم بانکی کمک ها انجام نگیرد.آیا ما می خواهیم پولشویی کنیم، آیا می خواهیم به تروریست ها کمک کنیم،ایا می خواهیم به فحشا و قاچاق و بازار های مواد مخدر کمک کنیم،به چه دلیل نباید لایحه ای که انتقال پول های اعمال غیر قانونی را منع می کند، امضا نشود.فکر می کنم تنها مورد آن همان قضیه تحلیلی است که فکر می کنند که کمک هایی که می خواهند بکنند به سازمان هایی که از دید غرب تروریستی تلقی می شود،جلوی آنها را بگیرند.اولا آن سازمان ها الان مدت هاست که توسط بانک ها برای آنها پول حواله نمی کنند و در چمدان می گذارند و می برند،در ثانی باید دیدمنافع ملی چه ایجاب می کند.
انتهای پیام /*
منبع آرمان شرق
Friday, 22 November , 2024