• از همین‌رو بود که پیشینیان به درستی دریافتند « ماه هیچ‌گاه پشت ابر نمی‌ماند و زمستان رفته٬ روسیاهی به زغال می‌ماند.»اما شگفتا در جهان امروز که «عصرارتباطات» نامیده شده‌٬ هر نهانی به سادگی آشکار می‌شود٬ برخی گمان می‌کنند با دست‌کاری در تاریخ می‌توانند٬ پیشینه ساخته٬ هویت تراشیده و مردم را فریب دهند.

    چندی پیش عکس (فرتور) منتشر شد که در فضای مجازی بازتاب گسترده‌یی داشت. از آن‌جا که این فرتور و نوشته‌های آن از جایگاه تاریخی برخوردار نبوده و پافشاری براین‌گونه تاریخ‌سازی می‌تواند پیامدهایی را در پی داشته باشد چند نکنه را باید برای آگاهی مردم یادآوری کرد.

    مردمانی که ۶۰۰۰ هزار سال پیش تمدن بزرگی را در جنوب باختری ایران از خوزستان تا کرمان پایه‌گذاری کردند٬ کشور خود را hal-ta-am-ti «هلتمتی» یعنی سرزمین خدایان می‌گفتند.

    از آن جا که همسایگان آنان در میان‌رودان از آبرفت‌های پست کشورهای٬ خود به کوه‌های زاگرس در خوزستان می‌نگریستند٬ آن را گستره‌یی «بلند» دریافتند. ازاین‌رو سومری‌ها آن جا را «الام» elum و اکدی‌ها «کورالامتو» kur elamatu به چم سرزمین بلند‌ می‌گفتند.

    بی‌گمان تورات نیز همین واژه را باریشه سومری گرفته است. به گفته پژوهندگانی چون والتر‌هینتس و دنیل تی.پاتس٬ عبدالمجید ارفعی و آرنو پوبل چون در زبان‌های میان‌رودانی‌ها حرف«ع» نداشتند٬ نوشتن « عیلام» نادرست بوده «الام» و «الامتو » ریختی دیگر از « هلتمتی» است که مردمان میان‌رودان به‌کار می‌بردند.

    از همین رو در چند دهه گذشته همه خاور‌شناسان از واژه « ایلام» بهره می‌برند٬ سازمان میراث٬ فرهنگی٬ صنایع‌دستی و گردشگری نیز که نهاد رسمی درزمینه باستان‌شناسی به شمار می‌آید همواره این واژه را « ایلام» می‌خوانند.

    آن‌چه در بخش پایین و چپ فرتور دیده می‌شود٬ نه سنگ‌نگاره‌ی ایلامی که سکه‌ی الیمایی است. زیرا سکه‌های باستانی همیشه گرد٬ کوچک و از سیم (نقره)٬ برنز ومس بودند که رخ یا نیم‌رخ فرمانروایان را نشان می‌دهند. درحالی که سنگ‌ نگاره‌ها در اندازه‌یی بزرگتر همه‌ی اندام مردان و زنان تاریخی را به نمایش می‌گذارند. سنگ‌نگاره‌ی ایلامی زن وندیمه در شوش و نیایشگاه تاریشا( اشکفت سلمان) درایذه بهترین گواه هستند.

    چهره‌ی روی سکه از آن کامناسکیرس هفتم ٬ الیمایی است.الیمایی‌ها فرمانروایان «نیمه مستقلی» در روزگار اشکانیان بودند که با پرداخت خراج در خوزستان و رشته‌ کوه‌های بختیاری زندگی می‌کردند. ازاین‌رو در شیوه کشورداری٬ فرهنگ ٬ هنر٬ ساخت سکه و ….پیرو اشکانیان بودند.

    آن‌چه بر سر کامناسکیرس دیده می‌شود٬ کلاه یا نیم ‌تاجی به نام تیار است که همراه با نوار یا سربندی زرین در پشت سر گره می‌خورد که نمونه آن را برخی از شاهان اشکانی نیز بر سرداشتند ٬ چنان‌که می‌توان از فرتور(عکس) زیر از سکه‌های شاهان اشکانی یاد کرد.

     

    عکس شماره «۲» سکه‌های اشکانی

    از این دست سکه‌های الیمایی در چند سال گذشته در چگارمان اندیکا و دهملای هندیجان بسیار پیدا شده که ریخت تیار و سربند آن به خوبی دیده می‌شود.

                                                                                    عکس شماره «۳» سکه‌های الیمایی

    نگاره نمادین ماه و ستاره در بالای سکه٬ الگوبرداری از سکه‌های اشکانی همچون مهرداد دوم٬ ارد دوم و فرهاد چهارم است که ریشه در باور دینی آن روزگار مانند آیین مهرپرستی دارد.

    درباره نگاره لنگر برداشت‌های گوناگونی است اما برجسته‌ترین آن٬ لنگر را گونه‌یی دیگر از آتشدان می‌دانند که در روزگار ساسانیان نمایان‌تر شد. البته برخی نیز آن را برگرفته از سکه‌های سلوکی می‌دانند که رمز خدایان برای پیروزی و کامیابی بوده است.

     

    ‌‌‌‌‌ ‌ ‌                                                                                                 عکس شماره«۴»

    کنون باید از پایگاه‌ خبری منتشر کننده مطلب کارشناسی نشده که در مقدمه بدان اشاره شد؛ که خود از کنشگران میراث فرهنگی است٬ پرسید آیا ایشان ناهمسانی سکه و سنگ‌نگاره را‌ نمی‌داند؟ به راستی چه همانندی میان تیار اشکانی و الیمایی با پوشش عربی دیده است؟

    در حالی که در‌چند دهه گذشته سازمان‌ها و نهادهای میراثی و دانشگاهی تمدن «ایلام» را با این نام می‌خوانند پافشاری بر واژه «عیلام» برای چیست؟ آیا او گمان می‌کند «عیلام» نمایشگر اقوام سامی است؟ این کنشگر جوان که خود نویسنده‌یی زبردست است و در روزنامه‌ها و خبرگزاری‌ها می‌نویسد٬ خبرهای این‌چنینی را چه می‌نامد؟

    این گونه خبررسانی‌ها اگر از روی ناآگاهی باشد کم‌ دانشی است و باید دیگر انجام نگیرد و اگر آگاهانه است دروغ‌پردازی خواهد بود که نه تنها برازنده یک کنشگر میراث نیست و با میراث‌بانی و امانت داری میراث هم‌خوانی ندارد که می‌تواند بسیار نگران کننده هم باشد.

    فراموش نکنیم رسانه‌های ایران به نام‌های بزرگی چون «جهانگیرخان صوراسرافیل» «ملک‌المتکلمین» «محمد مسعود» «کریم پورشیرازی» و……می‌بالد که هیچ‌گاه خواننده را فریب نداده٬ برای «ایران» تا پای جان ایستادند.

    این‌گونه تاریخ پردازی‌ها نه ‌تنها ارج‌گزاری به هم‌میهنان عرب خوزستانی نیست٬ که ستمی افزون نیز به آنان به شمار می‌آید زیرا فرهنگ و آیین‌های شهروندان عرب چنان پربار و درخشان است که نیازی به وارونگی و دست‌کاری نباشد.

    یاری‌نامه:

    جغرافیای تاریخی قوم الیمایی٬ ایمان آزوش

    سکه‌های الیمایی٬ حسن پاگزادیان

    شهریاری ایلام ٬ والتر هینتس

    باستان شناسی ایلام٬ دنیل تی٬ پاتس

    آثار ثبت شده ایران در فهرست آثار ملی٬ ناصر پازوکی٬ عبدالکریم شادمهر

     

    انتهای پیام /*

    منبع تابا نیوز