-
https://rahronews.ir/?p=1281297
اهواز- پایگاه خبری رهرو نیوز؛ معصومه صالحی
در روزهایی که سایه تهدیدات بیرونی دوباره بر سر کشور گسترده شده، یک پدیده قابل تأمل در میان مردم خود را نشان داده است؛ پدیدهای که نه با فراخوان رسمی، نه با موجسازی تبلیغاتی، بلکه با حس درونی مسئولیت، غیرت و درک تاریخی ملت از دل جامعه برخاسته است: مطالبه عمومی برای پاسخ به متجاوز.
مردم ایران بار دیگر در شرایط بحران نشان دادند که برخلاف تصویرسازیهای رایج از شکاف اجتماعی، وقتی پای امنیت ملی، شرافت و حریم خانه در میان باشد، فارغ از تفاوتها کنار یکدیگر میایستند. طی روزهای گذشته، از زن خانهداری در یک شهر کوچک گرفته تا دانشجویی در پایتخت، از بازاری گرفته تا خبرنگار، همه با یک زبان سخن گفتند: «نباید بیپاسخ بماند». این صدا، صدای انتقام کور نبود؛ بلکه صدای ملتی بود که هم جنگ را دیده، هم صلح را آزموده، و اکنون به بلوغی رسیده که بداند امنیت، کالایی نیست که در بازار جهانی خرید و فروش شود.
شبکههای اجتماعی پر شد از روایتهایی که نهتنها درد و داغ را منتقل میکرد، بلکه مطالبهای مشخص و حسابشده را نیز به گوش مسئولان میرساند. برخلاف بسیاری از بحرانهای گذشته که واکنشهای مردم احساسی، پراکنده و زودگذر بود، اینبار موجی پیوسته و عقلانی در جامعه به حرکت درآمده بود که خواستار یک چیز بود: اقدام بهموقع، هدفمند و بازدارنده.
در این میان، یک نکته مهم به چشم میآمد؛ بازگشت بخشهایی از جامعه که تا دیروز بیتفاوت یا حتی منتقد سیاستهای کلان بودند، به صف مطالبهگران دفاع و پاسخ. آنها هم که سالها زیر فشار تبلیغات رسانهای تصور میکردند مقاومت تنها هزینه دارد، حالا در برابر چشم خود دیدند که تساهل، نهتنها امنیت نمیآورد، بلکه دشمن را جسورتر میکند. آنچه اینبار شکل گرفت، نه فقط یک واکنش مقطعی، که نوعی بازتعریف جمعی از مفاهیم امنیت، مقاومت و پاسخگویی بود. نوعی وفاق نانوشته که بار دیگر نشان داد حافظه تاریخی مردم ایران فراموشکار نیست.
نقش زنان در این میان بسیار برجسته بود. مادرانی که در بحبوحه حملات، فرزندان خود را با آرامش مدیریت کردند. زنانی که در شبکههای اجتماعی به روایت تجربیات خانوادههای شهدا پرداختند. روانشناسان و معلمان زنی که تلاش کردند اضطرابها را در محیطهای پیرامون خود کنترل کنند. آنها بیسر و صدا، ستونهای اصلی آرامش در این دوران پرتنش شدند. واقعیت این است که اگر انسجامی شکل گرفت، اگر پایداری روانی جامعه تا امروز حفظ شد، بخشی بزرگ از آن مرهون نقشآفرینی زنان ایرانی است؛ همانهایی که در دفاع مقدس هم بیسلاح جنگیدند، و امروز هم بیپرچم ایستادهاند.
در کنار آن، نقش رسانههای ملی و محلی در انعکاس واقعیات و انتقال پیام مردم به تصمیمگیران، برجسته بود. برخلاف همیشه، بسیاری از کاربران فضای مجازی هم با مسئولیتپذیری بیشتری سخن گفتند. موج دروغسازیها و روایتسازیهای جعلی از سوی دشمن، با واکنش فعال بدنه مردم و کاربران آگاه روبهرو شد. این بار مردم، نهفقط مخاطب جنگ رسانهای، که کنشگر آن بودند. آنها روایت خود را ساختند و با آن به میدان آمدند.
واقعیت این است که امنیت، با گفتوگو حفظ نمیشود اگر طرف مقابل فقط زبان تهدید بلد باشد. و مردم این را خوب فهمیدهاند. اکنون فرصتی تاریخی پیش روی کشور است تا نشان دهد این وحدت و مطالبه ملی، نه فقط یک واکنش موقتی، بلکه پشتوانهای مردمی برای یک استراتژی بلندمدت در دفاع و بازدارندگی است.
اگر تاکنون گفته میشد که مردم خستهاند، بیتفاوتاند یا درگیر مشکلات روزمره، امروز شواهد چیز دیگری را فریاد میزنند. مردم بیدارند، آمادهاند و دقیقتر از هر زمان دیگر، تحولات را رصد میکنند. حال، نوبت نهادهای مسئول است که با تکیه بر این سرمایه اجتماعی، تصمیمی بگیرند که نهتنها پاسخ متجاوز باشد، بلکه برای مردم، آرامشی درخور فراهم آورد. آرامشی که نه با عقبنشینی، که با اقتدار بهدست میآید.
Tuesday, 1 July , 2025