• سوزان بختیاری زاده – گرمای اهواز همیشه سوزان ، شدید و طاقت فرسا بوده است  اما   همین شهر با گرمای زیاد و دمای بالا به دلبل باران های بسیار زیبایی که داشته همواره زمستانی پر از خاطره را برای هر اهوازی به وجود آورده است . باران های زیادی در نقاط مختلف کشور دیده ام اما باران های اهواز چیز دیگری بود با هر بار باریدن انتظار سیلاب دا با دانه های درشت  که وقتی شروع به باریدن میکرد انگار همه چیز رو همراه خود می شست و میبرد  ،  تگرگهایی  که صدای فرود آمدنشان بر روی زمین  مثل این بود که همه چیز  در حال خرد شدن و شکستن است . صدای آسمان ، بارش تگرگ  و باران  هرچقدر هم که  مهیب  بود اما زیبا و دلنشین بود و ما هر سال برای شنیدن این صداها و بارش ها لحظه شماری میکردیم .

    بعد از بارش پیاپی باران ، کوچه ها ، خیابان ها و شهر پر از آب میشد و همه با چکمه های پلاستیکی با رنگهای شاد و متنوع به کوچه ها میومدیم تا با آبهای جمع شده در خیابانها بازی و تفریح کنیم. اما نه دیگه از اون بارون خبری هست  ، نه از دانه های شیشه ای تگرگ  و نه از چکمه های پلاستیکی .  از اون تفریح بچه گانه ،بازی در آبهای جمع شده هم خبری نیست  از اون خاطرات خوش چیزی باقی نمونده چون دیگه بارون و آبی نیست و همه خاطرات خوشمان به حسرت  تبدیل شده .

    انگار همین دیروز بود که در روزنامه ای مطلبی در مورد ” جنگ آب ” می خوندم ، اون موقع فکر میکردم جنگ آب در سال های خیلی دور اتفاق خواهد افتاد و در زمان زندگی خودم نخواهد بود اصلا انتظار اینکه به این زودی و در این زمان دعواهایی بر روی استفاده از آب بین استان های خودمان بیفتد رو نداشتم ، حتی تصور اینکه کارون اینقدر لاغر ونحیف شود را هم نمیکردم اما متاسفانه اتفاق افتاد و حالا ما در حسرت آب ،باران ، کارون و بازی با چکمه های پلاستیکی در کوچه و خیابان شهر هستیم .

    از چهار سال پیش تصمیم گرفتم با عضو شدن در انجمن های زیست محیطی این تهدید کمبود آب را به مردم جامعه هشدار داده و این خطر بزرگ که منطقه رو در برگرفته جدی نشان دهم  و بیشتر در جلساتی که خانم ها  و البته مادران حضور داشتند فعالیت کردم ، چون اعتقاد داشتم  همونجور که خانم ها تربیت فرزندان ، اقتصاد  خانواده و دیگر مسائل را مدیریت می کنند حتما در این مورد هم توانایی خواهند داشت . راههای صرفه جویی در آب را نشان دادم مثل نشستن فرش ، قالی و پتو در منازل که یک عادت دیرینه در میان خانم های ایرانی است ، نشستن اتومبیل در خانه ، تغییر نوع حمام کردن هایمان و کوتاه کردن زمان آن ، …..

    اما آنچه در این مسیر متوجه شدم این بود که آموزش در رده بزرگسالان خیلی سخت تر از کودکان و نوجوانان است چون همه موارد گفته شده در مصرف آب  در طی سالهای عمر مادرانمان به صورت یک عادت در آمده است و متاسفانه ترک این عادات خیلی سخت است و اراده قوی می خواهد اما من تمام سعی خود را برای نشان دادن وخامت این بلای عظیم نشان دادم .

    مورد دیگر اینکه هنوز مردم ما بحران کم آبی  که بر همه حوزه های محیط زیست تاثیر گذار است را حس نکرده و باور ندارند که اکنون ما در موقعیت کم آبی در کشور قرار گرفته ایم و چون هنوز به این باور نرسیده اند آموزش دادن به آنها کار بسیار مشکلی است .

    مطمئنا همان گونه که زنان و مادران ما در موقعیت های مختلف بحرانی و یا جنگ تحمیلی از خود اراده نشان داده  در این مورد هم بعد از آگاهی یافتن در صرفه جویی آب پیشقدم خواهند شد . همه با هم  در این آگاهی دادن و اطلاع رسانی کردن باید فعال و کوشا باشیم ، از فرد فرد جامعه گرفته تا رسانه های صوتی ، تصویری و نوشتاری .

    اما آیا مدیریت بانوان و مادران برای ازبین بردن این بحران منطقه ای کافی است وقتی که بیشتر مصرف آب در موارد کشاورزی و صنعتی کشور است ؟ برای روشن شدن موضوع فقط به دو مورد اشاره می کنم :

    مورد اول این که ۸۰۸ هزار حلقه چاه در کشور مشغول برداشت از آبخوان ها هستند و مورد دیگر این هست که در سال گذشته بیش از ۸۳۳ هزار تن هندوانه به کشورهای مختلف صادر شده است که حدود ۲۰۸ میلیارد لیتر  آب برای آن صرف شده است و این دو مثال خود گواه مصرف بالای آب در موارد غیر خانگی است برای همین  وقت آن رسیده که علاوه بر مادران و زنان جامعه ایرانی  مدیریت کلان در موارد کشاورزی و صنعتی هم به فکر صرفه جوئی این مایه حیات  باشند به عنوان مثال برای صرفه جویی در کشاورزی باید نوع کشت را از گونه های پر مصرف آب مانند هندوانه تغییر داد . و صنایعی مانند فولاد که برای ساختن یک تن شمش فولاد به ۸۰ تن آب نیاز هست ، را در کنار و نزدیکی دریاها ساخت . آب را قدر بدانیم .

     

     

    انتهای پیام /*

    منبع هانا نیوز