-
https://rahronews.ir/?p=6735
رهرو نیوز- آقای دکتر شیرزاد خیلی متشکرم از وقتی که به این مصاحبه اختصاص دادید، بنظر می رسد که با توجه به کارکردهای اخیر شبکه تعاون روستایی کشور در فعل و انفعالات بازاری باید نتیجه گرفت که شاید تعاون روستایی کشور به مرحله پیری رسیده و از کارایی آن کاسته شده است، آیا تایید می کنید؟
با قطعیت و یقین اینگونه نیست. تقلیل کارکردهای شبکه تعاون روستایی کشور با تاریخی درخشان؛ به معدودی نارسایی های بازاری در حوزه بازرگانی داخلی کشاورزی کشور و محدود ساختن آن به طراز فکری و سلیقه ای خودمان، کار درستی نیست و تحلیلی اندیشه ورزانه و راهگشا نخواهد بود. جامعه روستایی پویا همواره به حرکت جنبش تعاونی نیازمند است؛ چون در دنیای امروز، تعاون به اتکاء بر ویژگی ها، تفاوت های بارز، هویت مشترک، حس تعلق و نوع نگاهش به عدالت اجتماعی عامل تحول و دگردیسی برای رسیدن به “نوع متفاوتی از جهانی شدن” لحاظ می گردد. اما یکی از راهحلهای اصلی صیانت از حقوق اعضاء در شبکه تعاون روستایی کشور “استقرار نظام حاکمیت شرکتی” موجه و مطلوب است. اگرچه الگوهای گوناگونی از این نظام در کشورهای مختلف جهان وجود دارد و هریک از سطوح کارایی متفاوتی برخوردارند، اما نظام فعلی حاکمیت شرکتی در شبکه تعاون روستایی ایران دارای نقاط ضعفی است که سبب کاهش کارایی آن شده است. به همین دلیل ارزیابی جامع چالشهای ساختاری استقرار نظام حاکمیت شرکتی در شبکه تعاون روستایی کشور اهمیت زیادی دارد. البته عوامل خارجی مانند تغییرات بازارهای جهانی و منطقه ای، تحولات تکنولوژیک، دانش بنیان محور شدن فعالیتها، ظهور فین تک ها و استارت آبها، الزامات جهانی شدن ، رقابت فشرده و نظیر اینها عوامل واقعی ایجاد کننده یک عدم اطمینان یا فقدان قطعیت واقعی هستند که الزاما ما را وادار می سازد تا در پی ترسیم نقشه راه جدیدی با افق و چشم اندازی تازه ودر جستجوی فرصتهایی نوین برای مواجهه با ریسک های سیتمیک و غیر سیستمیک ، برای ادامه فعالیتهای شبکه تعاون روستایی کشور باشیم. ساختار اصلی نظام فضایی شبکه تعاون روستایی را جریانها و پیوندهای منبعث از آنها تشکیل می دهند که همگی در محیط هایی رقابتی با ناپایداری بالا فعالیت می کند لذا مسئله حقوق سهامداری، ارتباط بین اعضا، هیئت مدیره، مدیران میانی، بازرسین و حسابرسین با ذی نفعان و ذی مدخلان شبکه و نحوه گزارشگری مالی در خصوص پایداری عنصر سود و رابطه سود و جریان¬های نقدی و مهار قضیه فساد و عنصر تسهیم قدرت در بطن حاکمیت شرکتی مناسب و سازگار اهمیت به سزایی پیدا میکند.
نظر شما درباره مشکلات حاکمیت شرکتی در شبکه تعاون روستایی کشور چیست؟ چرا درک متفاوتی از مسایل حاکمیت شرکتی در تعاونی ها بطور عام و تعاون روستایی بطور خاص وجود دارد؟
منظور از چالشهای ساختاری نظام حاکمیت شرکتی در شبکه تعاون روستایی کشور آن دسته از چالشهاست که رویههای موجود در دکترین، برنامه ریزی، سیاستگذاری، راهبردهای شبکه تعاون روستایی کشور و حتی حقوق سهامداری اعضاء را به صورت منفی تحت تاثیر قرار میدهد. باتوجه به اینکه ذینفعان شبکه تعاون روستایی کشور شامل گروههای متعددی مانند موسسین، مجمع، اعضا، مدیران، سازمان مرکزی تعاون روستایی ، ذی مدخلان بحش کشاورزی و حتی تجار کشاورزی میباشند، نظام حاکمیت شرکتی ایجاب میکند که روابط بین ذینفعان حتی ذی مدخلان مبتنی بر قاعده و شفافیت به گونهای تنظیم شود که حقوق تمامی آنها تامین و حق تعیین سرنوشت آنها در عضویت در شرکت به رسمیت شناخته شود. به اعتقاد من، تعاون روستایی طی سالیان طولانی بر اساس اقتضا، با باز تولید نوعی سرمایه اجتماعی در سکونتگاه های روستایی کشور و نمایندگی آن، حرکت های گروهی را حول الهامات و نیازهای مشترک جوامع روستایی به جنبش در آورده است. اما حفظ این سرمایه و دستاوردهای تاریخی آن فقط با الگوی حاکمیت شرکتی مطلوب امکان پذیر بوده و این امر از طریق ایجاد برنامه و طرحی قوی برای متحد کردن اعضای تعاونی های روستایی حول محور ارزش ها ، راهبردها و تجارب موفق عملیاتی میسر است. باید بپذیریم که بسیاری از هویتها، ارزش ها، نیازها، دانش فنی و تجربی و نوع مناسبات و شیوه وفاق اجتماعی بین افراد در جامعه کشاورزی طی ۴۰ سال گذشته تغییر کرده و با هنجارهای اجتماعی – اقتصادی و فرهنگی گذشته، تعاون روستایی امروزه نمیتواند به مقابله با چالش های امروزین هویتی و تعامل با تغییرات بازاری و فضاهای جدید گفتمانی برخیزد. بنابراین ما نیاز به یک حاکمیت شرکتی موثر و مداخله جو، و کنترل تعاونی های روستایی توسط حضور دمکراتیک اعضاء، حول نظام ارزشی جدید داریم.
آیا هیات مدیره سازمان مرکزی تعاون روستایی کشور طی ماه های گذشته تلاشی در رفع این کاستی ها داشته و برنامه ای در این رابطه مدون شده است؟
بله؛ در حال حاضر در تلاشیم تا به کمک سازوکارهای برونسپاری به مداخله گری غیر موجه و تسلط رویههای دولتی ناکارآمد و در برخی موارد اعمال نفوذ برخی اشخاص سیاسی و بوروکرات های متنفذ خارج از نظام تعاون روستایی کشور در انتخابات مدیران، بازرسین و هیئت مدیره تعاونی های روستایی و کشاورزی و اتحادیه های استانی و ملی در نظام تعاون روستایی کشور پایان داده و به تعاون روستایی ساختار مدیریتی حرفه ای تری بدهیم. البته طی ۸ ماه گذشته این کار هزینه های سنگینی هم با خود به همراه داشته و بقول بعضی از دوستان (البته با لحنی محترمانه)،پایداری مدیریتی مدیرعامل و رئیس هیات مدیره جدید را هدف قرار داده است. ولی تیم مدیریتی جدید، مومن به درستی مسیر راه هستند و با صلابت اصلاحات تدریجی و گام به گام را ادامه می دهند چون طی چند دهه اعمال نفوذ اشخاص بیرونی در انتصابات مدیران ارشد(بویژه مدیریت بازرگانی شرکتها) و انتخاب هیئت مدیره تعاونی ها و اتحادیه های استانی و ملی، سبب کاهش کارایی نظام حاکمیت شرکتی سیستم تعاون روستایی کشور شده و فقدان سیستمی اثربخش در مناسبات حرفه ای از کارایی حاکمیت شرکتی کاسته و برنامه ای منطقی و زنجیره ای(هم افزا) هم وجود نداشته است تا به تقاضاها و نیازهای امروزین بخش کشاورزی کشور کمک کند. متاسفانه این رویکرد مهاجم سبب شده تا اعضای مبرز هیات مدیره ها، مدیران و حتی تکنوکراتهای روستایی که از شایستگیهای لازم برای فعالیت در این حوزه یعنی شرکتهای تعاون روستایی برخورداربودند به مرور ایام، بی رحمانه حذف شوند و جای آنان را حلقه ای از اریستوکراسی منفعت جو لابی گر و دلال مسلک بگیرند که تنها هنرشان، معامله برای بقا و زیست مدیریتی در شرکتهای تعاون روستایی حوزه تسلط شان باشد. آنچه متاسفانه تحت عنوان “بحران چیدمان نقش ها و منفعت جویی فردی” در تعاونی های روستایی، با آن درگیریم. در حال حاضر، نسل دانش آموخته جوانی از تحصیل کردگان رشته های کشاورزی در مناطق روستایی کشور وجود دارند که در انتظار فرصت خودنمایی و بروز و ظهور توانایی هایشان هستند باید با ظرفیت سازی جدید به این جوانان فضا داد و به آنها اعتماد کرد. شبکه تعاون روستایی کشور به ایده های نوآورانه و جوانان شاداب و تحصیل کرده برای خلاقیت، بازسازی و نوسازی خویش نیاز دارد.
تا چه اندازه به استقرار یک نظام حاکمیت شرکتی مطلوب در شبکه تعاون روستایی کشور امیدوارید؟
بسیار امیدوارم! به نظر من بن مایهء بسیاری از مشکلات موجود در شبکه تعاون روستایی کشور ناظر به عدم تعامل سازنده و هم افزای بین تعاونیها در سطوح شهرستانی، استانی و ملی با یکدیگر و یا با سایر نهادهای “تجاری-مالی” فعال در مناسبات تنظیم بازاری بخش کشاورزی کشوراست. ما نیازمند خلق شرکتهایی زیر مجموعه تعاونی ها تحت عناوینی نظیر شرکتهای بازرگانی یا شرکتهای نسل جدیدی از مدیریت واردات و صادرات کشاورزی هستیم. شوربختانه، بحران اخیر واحدهای اعتباری تعاونی های روستایی هم به این قضایا دامن زده است. در حال حاضر شبکه های تعاون روستایی در سطح استانی منفعلانه و واکنشی عمل می کند از ابتکار عمل سازنده برخوردار نیست و شیکه به شدت به سیستم بانکی کشور بدهکار است. استقرار یک نظام حاکمیت شرکتی کارا و اثربخش در تعاونی های روستایی و کشاورزی کشور با رعایت مولفه های همدلی، دلسوزی، انصاف، شفافیت حداکثری، پاسخگویی، مسئولیت پذیری و تعهد؛ زمانی امکان پذیر خواهد بود که اصلاحات نهادی و ساختاری موردنیاز عملیاتی شده و حقوق ذینفعان یعنی اعضای تعاونی های روستایی با همه کارکردهایش استیفا شود. بی تردید سازمان مرکزی تعاون روستایی ایران به نمایندگی از مجموعه وزارت جهاد کشاورزی بهعنوان ناظر عالیه نقش عمدهای در اصلاحات موردنیاز و استقرار نظام حاکمیت شرکتی در شبکه تعاون روستایی کشور، دارد و متعهد به بازمهندسی و اصلاح شبکه از طریق حاکمیت شرکتی مناسب میباشد. این امر بخشی از سیاست توانمندسازی مستمر تعاونی های روستایی در جهت خودآگاهی، اتحاد منافع، یکپارچگی ملی تعاونی های روستایی، خوداتکایی و خودگردانی و استقلال تعاونی های روستایی کشور خواهد بود.
انتهای پیام/*
Friday, 22 November , 2024