• نویسنده : اميراهن جان
  • رهرو نیوز-  داشتن حق وتو برای تیم عضو دایم آن رونده یک رویارویی جهانی را رقم زد و‌به بلوک بندی جهان کمک نمود و دیگر اعضا‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ء را بلاجبار به یکی از دو قطب جهانی وابسته که عملا فلسفه وجودی این نهاد را به زیر سوال برده در همین راستا یکی از نهادهای در برگیرنده اعضاء خارج از بلوک نامبرد که به جنبش عدم تعهد معروف بود عملاً ناکار آمد نمود و جهان را به سوی جهان امپریالیسم سوق داده تا اهداف دو کشور را بر قدرت شوروی و آمریکا را در جهت حفظ منافع ملی خود به رهبری دو بلوک شرق و غرب قرار دهد .

    این نهاد در تصمیم گیریهای حقوقی خود متاثر از عملکرد سیاسی دو ابر قدرت در بسیاری از مواقع حقوق دیگر اعضاء را نادیده گرفته و نه تنها به اختلافات منطقه و یا مرزی آنها کمک موثر نموده است در اصل متکی به سکوت در پناه حق وتو اعضاء شورای امنیت اختلافات را به نفع قدرت های عضو و متحدان آنها دامن زده است .

    این نهاد در انتخابات دبیر اول اعمال نفوذ سعی بر مدیریت این نهاد از طریق دبیر کل دانسته ، پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد این نهاد بدنبال یک جانب گرایی ابرقدرت هژمون گرا ایالات متحده آمریکا دست به عصا عمل نموده و زیر فشار تهدیدات عناصر محافظه کار و تندرو امپریالیسم های جهان خوار سرمایه داری غرب بخصوص ایالات متحده به دلیل تامین بودجه از این طریق دایماً از وظایف خود تفرح رفته است .

    نو محافظه کاران امریکا بارها از جمله بوش پسر و متحدانش از جمله بلر انگلیسی بدون کسب مجوز از سازمان ملل بدون هیچ گونه ابهامی به جهان لشکرکشی نموده بولتین این نهاد بین المللی را تحقیر و آن را یک نهاد بلا استفاده خطاب نموده و کسینجر تئوریسین نو محافظه کاران تند آمریکا خواهان تبعیت این نهاد بین المللی از آمریکا می باشند که باید گفت این سازمان و نهاد بین المللی و زیرمجموعه های آن از جمله صندوق پول و بانک جهانی وحتی نیرو نظامی صلح آن را در مقابل ابر قدرت آمریکا و متحدانش کارآمدی خود را از دست داده اند .

    روشن آن از حمله به افغانستان ، عراق ، لیبی ، سوریه ، مداخله در آمریکای لاتین ، همچنین جنگ ایران و عراق متاثر از قدرتها جهانی همچنین بوسنی و هرزگوین بوده است.

    آیاسازمان ملل در موج سوم هنوز گرفتار عناصر گذشته است؟

    انتهای پیام/*